وقتى که موعود بیاید، قرآن حیاتى تازه مى یابد،(10) حدود بر زمین مانده ى الهى، برپا مى گردد،(11) راه نمایانده مى شود (12) و گمراهى ها پایان مى گیرد.
او مى آید با یک بهار سبزى و ترنم، با یک آسمان باران رحمت و با یک نگاه رحیم.
و دنیا چه مى خواهد براى زیر و رو شدن و از تاریکى و عطش بیرون آمدن و بهشت را مجسم کردن.
او مى آید تا بهار را در همه ى دل هاى مرده به پا کند. گل هاى سرخ محمدى را آن روز همه جا مى توان دید. بر پنجره ى خانه ها نسترن عفاف خواهد رویید. ظلم نایاب خواهد شد و دنیا بى بها. چشم ها به دنبال قطره اى از زلال معنویت، یک کویر طولانى را طى نخواهند کرد؛ که آن روز این آب زلال در همه ى دل ها جارى خواهد شد و دل هاى خالى از این زلال پاک، محو خواهند شد. علف هاى هرز روییده در زمین، آن روز برکنده خواهد شد. او مى آید در روزى که مۆمنان به یارى خدا لبریز از شادى خواهند شد.(13)
مهربانى ها سر مى گیرد و لطافت مفهومى تازه مى یابد، نمازها آن روز شمیم بهشت مى دهند، نگاه ها، مهربانى رد و بدل مى کنند. هیچ یتیمى بى دست نوازش نخواهد ماند. هیچ مسکینى در انتظار لقمه نانى شب و روز را به گرسنگى نخواهد گذراند. هیچ دستى به ستم بلند نخواهد شد، حکومت عدل علوى چهره خواهد نمایاند و برادرى را آن روز مى توان معنا کرد. چه مبارک سحرى خواهد بود و چه فرخنده روزى آن روز که او بیاید!